تعداد صفحات: ۲۵ / حجم فایل: ۱.۶۷MB
برای دریافت فایل فوق به آیدی com01ir@ در تلگرام یا آیدی com01.ir@ در
اینستاگرام پیام دهید.
قیمت: ۳۰۰۰ تومان
بخشی از کتاب
ارزیابی بافت نرم
آخرین گام در ارزشیابی عملکردی، ارزیابی بافت نرم از طریق لمس با دست میباشد. پیش از ارزیابی بافت نرم، اطلاعات جمعآوریشده حاصل از معاینه بصری وضعیت بدنی، تعادل و الگوهای حرکتی با آزمونهای ویژه طول و قدرت عضلات ترکیب میشوند. ارزیابی بافت نرم در مراحل انتهایی فرآیند ارزشیابی انجام میگیرد زیرا ممکن است تسهیلکننده[۱] یا دردناک باشد که در نتیجه اطلاعاتی غیر صحیح از پاتولوژی عملکردی ارائه کند. ارزیابی بافت نرم شامل آزمودن نقاط حساس[۲] و نقاط ماشهای[۳] و همچنین آزمودن بافت نرم میباشد.
همانطور که در فصول پیشگفته شد، دیسفانکشن عضلانی خود را بهصورت تون غیرطبیعی عضله نشان میدهد که یا افزایش (هایپرتونیک) و یا کاهش (هیپوتونیک) یافته است. اصطلاح دیسفانکشن عضلانی عمومی[۴] یا تون عضلانی عمومی[۵] برای توضیح گزارش بالینی که در آن یک یا چند عضله دچار تغییراتی در تون میگردند، مورد استفاده قرار میگیرد. برخلاف دیسفانکشن عضلانی عمومی، نقاط ماشهای نوعی دیسفانکشن نوعی دیسفانکشن کانونی یا موضعی هستند. نقاط ماشهای مناطق کانونی هایپرتونیسیتی هستند که حین حرکت دردناک نیستند ولی در اثر لمس با دست دردناک میشوند. آنها طنابهای موضعی سفت بیشازحد حساس درون عضله هستند (تراول و سیمونز ۱۹۹۲؛ سیمونز، تراول و سیمونز ۱۹۹۹؛ منس و سیمونز ۲۰۰۱). تون و طول عضلاتی که این نقاط ماشهای را احاطه میکنند، الزاماً غیرطبیعی نیست: یک یا بیش از یک بخش از عضله ممکن است تحت تأثیر قرارگرفته باشند. آستانه تحریک این طنابهای سفت هایپرتونیک کاهشیافته و تمایل دارند در حرکات ارادی زودتر منقبض شوند، اما در حرکات ارادی انقباضی غیرِ کارآمد دارند. این نوع دیسفانکشن عضلانی کانونی[۶] بهطور خاص به سندروم درد میوفاشیایی (MPS)[۷] مربوط میباشد.
مغز توسط عضلات، تمامی حرکات بدن را کنترل میکند؛ بنابراین مغز باید تابع تغییرات تون عضله در پاسخهای ویژه رفلکس نورولوژیکی به تحریک اعصاب نخاعی، مفاصل، دیسکها، عضلات یا لیگامنت ها باشد (منس و سیمونز ۲۰۰۱؛ سیمونز، ۱۹۹۶). این پاسخها منجر به یک قوس رفلکس مهار دوطرفه جهت حفاظت و در نتیجه سبب عملکرد ناقص دستگاه حرکتی میشود (جاندا، ۱۹۸۹؛ ۱۹۹۱). این پاسخهای رفلکسی بهطور خاص در فتقهای دیسک دیده میشوند که در آنها، مهار بخش عمقی عضله مولتی فیدوس و برانگیختگی و گاردینگ عضلانی همزمان در بخشهای سطحیتر عضلات راست کننده ستون فقرات وجود دارد. مثال خاص دیگر از این پاسخهای رفلکس حفاظتی[۸] در پارگی لیگامنت متقاطع قدامی (ACL) دیده میشود که در آن مهار عضلات چهار سر رانی همزمان با برانگیختگی یا هایپر تونیسیته عضلات همسترینگ رخ میدهد. همچنین یک عضله میتواند وقتی عضله آنتاگونیست آن فعالشده است بهصورت رفلکسی مهار شود که در قانون مهار دوطرفه شرینگتون نیز تشریح شده است (به فصل ۲ رجوع کنید). نقاط ماشهای در عضلاتی که عموماً هایپرتونیک هستند نظیر عضله سرینی میانی توسط جاندا بهعنوان نواحی عدم هماهنگی عضلانی[۹] نامیده شدهاند (جاندا، ۱۹۸۶؛ جول و جاندا، ۱۹۸۷). این عدم هماهنگی عضلانی احتمالاً به دلیل تغییرات در کنترل عصبی تون عضله است.
[۱].Facilitatory
[۲].Tender Points
[۳].Trigger Points (TrPs)
[۴].Global Muscle Dysfunction
[۵].Global Muscle Tone
[۶].Foal Muscle Dysfunction
[۷].Myofascial Pain Syndrome (MPS)
[۸].Protective Reflex Responses
[۹].Muscle Incoordination